میترا حسینقلیان؛ محمد راسخمهند
چکیده
ضمایر تکراری در جایگاهی قرار میگیرند که سازهای از آنجا حرکت کرده باشد. در زبان فارسی، یکی از جایگاههای این ضمایر در درون بندهای موصولی است. با توجه به تبیین نقشی هاکینز (2004، 1999) برای حضور ضمایر تکراری، در بندهای موصولی، هرقدر فاصلۀ بین هستۀ بند موصولی و محل سازۀ هممرجع با آن در بند موصولی بیشتر باشد، عدم حضور ضمیر تکراری باعث ...
بیشتر
ضمایر تکراری در جایگاهی قرار میگیرند که سازهای از آنجا حرکت کرده باشد. در زبان فارسی، یکی از جایگاههای این ضمایر در درون بندهای موصولی است. با توجه به تبیین نقشی هاکینز (2004، 1999) برای حضور ضمایر تکراری، در بندهای موصولی، هرقدر فاصلۀ بین هستۀ بند موصولی و محل سازۀ هممرجع با آن در بند موصولی بیشتر باشد، عدم حضور ضمیر تکراری باعث میشود یافتن مرجع سختتر باشد. این پژوهش، با بهرهگیری از آزمایش سنجش سطح خوانش، قضاوت دستوری، آزمایش تولیدی عملکردمحور و آزمایش شنیداری، به بررسی رابطۀ بین وزن دستوری بند موصولی و حضور یا عدم حضور ضمایر تکراری در جایگاه مفعول پرداخته است. فرض بر این بود که با افزایش وزن دستوری بند موصولی، حضور ضمیر تکراری در جایگاه مفعول، که هدف بررسی این پژوهش است، کمککننده خواهد بود. در نهایت، دادههای هر آزمون جداگانه با نرمافزار SPSS تحلیل شدند. آزمایشهایی که نتایج آنها طبق فرضیۀ پژوهش بودهاند، در تحلیلهای آماری SPSS معنادار نبودهاند؛ یعنی حضور ضمیر تکراری و یا عدم حضور آن، در هر یک از سطوح وزنی، تغییر معناداری ایجاد نمیکند. بهعلاوه، رابطۀ بین وزن دستوری و حضور ضمیر تکراری نیز معنادار نبود؛ یعنی سخنگویان فارسیزبان فارغ از هر نوع وزن دستوری، به میزان زیادی ضمیر تکراری استفاده میکنند.
مجید علائی؛ محمد راسخ مهند؛ مهدی تهرانی دوست
چکیده
حرکت نحوی که طی آن تغییراتی در ترتیب سازهها ایجادمیشود، با هدف اقناع اصول بهرهوری صورتمیگیرد. طول سازهها بهعنوان عاملی صوری نقش اثرگذاری در عملکرد قواعد حرکت دارد. آرایش ساختار نهایی با سهولت پردازشی همبستگی دارد. این پژوهش با بهرهگیری از الگوی ردیاب چشمی به بررسی رفتار چشم در واکنش به سطح پردازشی جملات با ساختارهای ...
بیشتر
حرکت نحوی که طی آن تغییراتی در ترتیب سازهها ایجادمیشود، با هدف اقناع اصول بهرهوری صورتمیگیرد. طول سازهها بهعنوان عاملی صوری نقش اثرگذاری در عملکرد قواعد حرکت دارد. آرایش ساختار نهایی با سهولت پردازشی همبستگی دارد. این پژوهش با بهرهگیری از الگوی ردیاب چشمی به بررسی رفتار چشم در واکنش به سطح پردازشی جملات با ساختارهای نحوی متفاوت میپردازد، و شواهدی رفتاری برای تأثیر طول در عملکرد حرکت دستوری در صورتهای متناظر در زبان فارسی ارائه میدهد. در چارچوب الگوی ردیاب چشمی، دو نوع حرکت (خروج بند موصولی و پسایندسازی) در دو مجموعهی چهل جملهای، در دو سطح طولی (کوتاه و بلند) بررسی شد. سپس، رفتارهای چشمی نظیر تعداد و دیرش تثبیت، واپسگرد ثبت و دادههای خروجی در نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفت. در رابطه با الگوی تعداد و دیرش تثبیت، زمانی که طول سازة مورد مطالعه کوتاه بود، تفاوت چندانی میان قبل و بعد عملکرد قاعدهی حرکت دیده نشد و در حالتی که قاعدة حرکت عمل نکرده، میانگین تعداد و دیرش تثبیت کمتر بود. افزایش طول سازه منجر به وارونگی الگوی تثبیتها و تفاوتی معنادارشد. با افزایش طول سازه، تعداد واپسگردها پس از عملکرد حرکت کاهش یافت. از آنجا که مؤلفههای پیشگفته در تحلیل پایشگر چشمی، الگویی کارآمد در سنجش سطح پردازشی جملات است، میتوان نتیجهگرفت، عملکرد قواعد حرکت نحوی با طول سازهها مرتبط است و در راستای تسهیل پردازش انجام میشود. حرکت به جایگاه پسافعلی، با افزایش طول محتملتر است و با انگیزش افزایش بهرهوری پردازشی صورت میگیرد.